آخوند سوسیالیست
هر گاه سخن از آزادی می رود ، برخی گمان می کنند ساختار استبدادی نظام سیاسی؛ مانع بزرگی فرا روی آزادی است، البته اینکه "ساختار غیر دموکراتیک محدودگر" مانعی برای دستیابی به آزادی است، شکی نیست اما به نظر می رسد قبل از هر چیزی "جزم اندیشی مذهبی و تحجّر فکری" بزرگترین مانع در برابر تحقق آزادی ها است
وقتی پای جزم اندیشی و تحجر به میان آید، دیگر نوبت به نظام سیاسی نمی رسد در جامعه ای که حاکم و حکومتی هم بر فرض نباشد، اگر نگاههای تنگ و تاریک به نام دین و مذهب رواج یابد، خطرناکتر از هر جائی دیگر ریشه آزادی خواهی خشکانده می شود.
جامعه برای رهیدن از زنجیر های استبداد و دستیابی به آزادی نیاز به رهیدن از افکار و اندیشه های متحجرانه ای، که گاه به نام دین به او عرضه می شود، دارد؛ همیشه در عالم روشنفکری این دعوا بوده که عده ای تمام همّ و غم شان فقط اصلاح ساختار سیاسی است، غافل از اینکه تا برخی توجیهات غیر عقلانی عوام پسند دینی هست همچنان درب بر روی همان پاشنه همیشگی می گردد !!
مانع آزادی، منحصر در استبداد حکومتی نیست، خدا شاهد است،" تحجرفکری و جزم اندیشی دینی از هر چیزی برای آزادی خطر ناکتر است.
یک نمونه را برایتان می آورم که ببینید فضای غبار گرفته از جزم اندیشی و تحجر چگونه گویندگان مذهبی را از گفتن و نوشتن حقیقت باز می دارد
"آقا میرزا یوسف شمس الافاضل خراسانی" یکی از عالمان دینی مشروطه طلب است در کتاب خود به تشریح انواع حکومت ها می پردازد تا به موضوع حکومت جمهوری می رسد، می نویسد :
"باری فروعات دولت جمهوری زیاد است و حقیر تکلیف تشریح آن را ندارد که اتقوا من مواضع التهمه .....ای قلم شکسته سرکشته امشب تو را قسم دهم به حق والقلم و ما یسطرون دست از سر ما بردار و بگذار به همان مطالعه کتب علمیه متداوله مشغول باشیم و از اینگونه حرف ها ننویسیم، صبح زود اگر طلاب بیایند و بفهمند، خواهند گفت جمهوری خواه یا سوسیالیست شده ای" . ای دوست ! خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.نگاه نو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
از نظر و لطف شما متشكرم.